سفارش تبلیغ
صبا ویژن

85/1/5
1:8 عصر

پاسخ یک سوال

بدست شروق (z_m) در دسته

بسم الله الحق

سلام

اول از همه سال نو رو به همه تبریک میگم

امسال موقع سال تحویل از خدا خواستم قدرت درک ارزش لحظه ها رو بهمون بده اونقدر که برای تمام لحظات دلشوره لحظه تحویل سال رو داشته باشیم

شاید یکی از مهمترین نکاتی که می تونه در زمینه پیشرفت موضوع جنبش نرم افزاری موثر باشه همین (قدر وقت رو) دانستن باشه .

بگذریم

برویم سر بحث اصلی خودمون .

در قسمت قبل این سوال رو مطرح کردیم که :

اگه قراره امام زمان یک حکومت کامل رو پیاده بکنه چه لزومی داره که ما الان به دنبال دستیابی به چنین نظامی باشیم که مطمئن هستیم تا زمان ظهور هم نمی توانیم به چنین نظام جهانی ای دست پیدا کنیم .

در پاسخ به این سوال دیدگاههای گوناگونی را مطرح می کنند .گروه اول که در کل رسیدن به چنین حکومتی را منتفی می دانند . یعنی اصلا نیازی برای بر پایی چنین حکومتی پیش از ظهور نمی بینند ( مثل انجمن حجتیه ) که البته در اینجا به نقد این گروه نمی پردازیم چرا که مردودیت این دیدگاه تا اندازه زیادی در بین نسل حاضر پذیرفته شده است .

اما پاسخ هایی را که ضرورت چنین حکومتی را تایید می کنند ( البته با توجه به مطالعات بنده )در دو دسته زیر دسته بندی می کنم :

الف ) با توجه به پیشرفت ( هر چند ظاهری ) دنیای غرب دست نیافتن به پیشرفت باعث نابودی ما می شود

ب) تلاش برای دستیابی به چنین حکومتی مقدمات ظهور را فراهم می سازد .

در دیدگاه اول دو دسته را می توان گنجاند :

1- گروه اول پیروان نظریه مهدی نصیری هستند یعنی کسانی که می گویند دستیابی به پیشرفت های علمی بشر دخالت در کار خداست، دخالت های خود سرانه بشری ، و انسان حق ندارد جز آموزه های پیغمبران به دنبال کشف علوم باشد . در همین جا از کسانی که خیلی با این نظریه آشنایی ندارند خواهش می کنم به این اندک اکتفا نکنند چه ابعاد این نظریه بسیار گسترده تر از آن است که بتوان در این مجال مطرح کرد و البته مطالعه و بررسی این نظریه می تواند بسیار مفید باشد در این زمینه کتاب اسلام و تجدد نوشته مهدی نصیری بسیار کامل به نظر می رسد

2- گروه دوم کسانی هستند که پیشرفت های غرب را کاملا باور کرده اند و تصور می کنند که سعادت در این دنیا محقق می شود و لاغیر

پذیرفت نظر هر یک از گروه ها ی بالا باعث به کجراهه رفتن مسیر جنبش نرم افزاری می شود که در بحث چگونگی تحقق جنبش نرم افزاری بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت .

اما بالاخره پاسخ مورد نظر ما :

مسلما بهترین و کاملترین نظام حکومتی برای اداره یک جامعه سعادتمند حکومت حضرت ولی عصر (عج) است که از ابتدا ی بشریت هنوز چنین تحقق نیافته است

اما هر آنچه اتفاق افتاده در جهت زمینه سازی این حکومت بوده است . از حکومت مدینه النبی گرفته تا حکومت کوفه امام علی و...

مسلما اگر ما بتوانیم به جامعه و حکومتی نزدیک به حکومت امام زمان دست پیدا کنیم بستر برای پرورش اصحاب مهدی مهیا خواهد شد .

آنچه که از اهداف تحقق انقلاب اسلامی به شمار رفته این بود :

ساختن نمونه ای از جامعه اسلامی برای عرضه به جهانیان . جهانیان که توانمندی چنین جامعه ای را _که بی شک مدیون احکام اسلامی آن است _ می بینند ، به اسلام می گرایند و لذا رسیدن به حکومت جهانی اسلام تا اندازه ای تحقق می یابد

یعنی انقلاب اسلامی آغاز مسیری است که انتهایش حکومت حضرت مهدی (عج) است

//////////////////////////////////////////////////////////////////////////

فکر کنم تا همینجا کافی باشد

از کسانی که با بحث بالا مخالف هستند و یا سوالی دارند خواهش می کنم نظرات خود را درج کنند چون در بحث جنبش نرم افزاری یک اصل مهم بحث است و متکلم وحده بودن چندان لطفی ندارد

در پناه حق باشید


84/12/27
3:18 عصر

یک سوال

بدست شروق (z_m) در دسته

بسم الله الحق

پیش از این سعی کردم با معرفی برخی دیدگاههای موجود در زمینه جنبش نرم افزاری ( البته از دید حجت الاسلام رهدار) زمینه را برای این بحث آماده کنم .

فکر می کنم معنای جنبش نرم افزاری تا اندازه ای روشن شده باشد با این وجودتصور می کنم  مقاله جنبش نرم افزاری از سایت باشگاه اندیشه ابعاد آن را بهتر آشکار کند برای مطالعه این مقاله می توانید به آدرس http://www.bashgah.net/modules.php?name=News&file=article&sid=12342 

مراجعه کنید

به طور خلاصه می توان گفت جنبش نرم افزاری یعنی تحولی همه گیر ( در تمام سطوح جامعه ) در جهت ایجاد و تولید علمی که مال خودمان است و مشکلات خود ما را حل می کند و این ما یعنی در سطح اول ایرانیان مسلمان و در مرحله بعدی کل مسلمین جهان .

در حقیقت هدف نهایی جنبش نرم افزاری دستیابی به یک نظام فکری و علمی مبتنی بر شرع مقدس اسلام است در جهت اداره تمام ابعاد زندگی یک جامعه اسلامی .

می توان گفت که حکومت زمان ظهور ولی عصر ، نمونه ای متعالی است از آنچه مورد نظر جنبش نرم افزاری ست .

اما سوالی اینجا مطرح می شود :

ضرورت رسیدن به چنین نظامی چیست؟

ما که می دانیم امام زمان روزی ظهور می کند و این حکومت را به فرمان و خواست خدا به انجام می رساند چه ضرورتی دارد که ما به دنبال دستیابی به چنین نظامی باشیم ؟

پاسخ شما چیست ؟

 


84/12/24
3:29 عصر

جریان های جنبش نرم افزاری (3)

بدست شروق (z_m) در دسته

بسم الله الحق

سلام

خب مثل اینکه بعد از یک وقفه طولانی خدا کمک کرد و بالاخره تونستم بحث رو ادامه بدم امروز آخرین قسمت سخنرانی حجت الاسلام رهدار رو میذارم و ان شاء الله در آینده بحث رو از دیدگاه های دیگه هم مورد بررسی قرار میدیم .

اگر نظری داشتید حتما من رو هم مطلع کنید

دیگه مقدمه چینی کافیه

ادامه مطلب:

...جریان دیگری که می بینیم جریان موسسه ( موسسه امام خمینی ) است با سردمداری آقای مصباح که می گوید علوم غربی باید توسط ااسلام اصلاح شوند و تهذیب شوند این موسسه تنها علوم انسانی را قابل دستکاری می داند و علوم تجربی را قابل پالایش نمی دانند این جریان مهمترین خدمتی که می کند این است که ما را زنده نگه می دارد ولی آن را کاملا صحیح نمی دانیم همچون چشم انداز بیست ساله که برای بقای ما ساخته شده وگرنه شرایط ما نیست . مانند بیست و ژنج سال سکوت علی علیه اسلام .ما یک دفعه نمی توانیم بگوییم غرب نه ! برای شرایط مقدور ، شرایط مطلوب اینگونه قابل استحصال نیست . در نظام سرمایه داری موتور را یکسان نگه می دارند بدنه را عوض می کنند و این به معنای تنوع مدل نیست . در نظام فکری هم موتور اصلی دستگاه فکری آقای مصباح و رشاد و هادوی و .. تقریبا یکسان است ولی در جزئیات اختلاف نظر دارند و این به معنای چند جریانی نیست بلکه همه اینها در یک طیف و جریان هستند اما جریان دیگری که غیر از این جریان هاست  جریان فرهنگستان علوم است که منطقش کاملا متفاوت بود . دستگاه فکری اش بر خلاف دیگران صدرایی نیست . اصل جوهری ، بدیهیات منطقی را زیر سوال برده در حوزه های متفاوت دیدگاه دارد در بحث مجردیات نظر داده است . می گوید بیرون داده های انسانی یک مدیر باید داشته باشد . یا علم صرف یا دین صرف . یعنی یکی را در تمام دیگری حل کردن و در این مورد ضرورت بحث دینی بودن علم بیهوده خواهد بود که همه علوم دینی خواهند بود و همه دین علمی . این نسبت که مطرح می شود نسبت در شاکله علوم است غربی ها می گویند بینش ،دانش ، ارزش ، کنش ، منش داریم که جایگاه علوم انسانی در سوم مرتبه است . فرهنگستان این نسبت را بر هم می زند می گوید ارزش ، بینش، دانش داریم . در حال حاضر ریاضیات در صدر امور است همه قیاس ها کمی شده است ( مثل اخلاق و تبلیغ) اما فرهنگستان می گوید باید علم کلام که بذات خداوند صحبت می کند و جوهرش الله است در صدر علوم قرار بگیرد و مبنای مقایسه ها الهی باشد و اینگونه است که علوم الهی خواهند شد.

شرح صدر در ایمان یعنی اینکه با دراز شدن اعمال خستگی ایجاد نشود .

فرهنگستان می گوید عقل چیزی جدای از دین نیست. مخلوق خداست و در حرکت اولیه اش خاضع خداوند شده است . هیچ گاه عقل مستقل نبوده است و توسط وحی سر پرستی می شود .مدعی هستند که اصول فلسفی را از دل متن های دینی استخراج کرده اند .

***************************

فعلا خدا نگهدار

 


84/12/23
10:27 صبح

دوباره سلام

بدست شروق (z_m) در دسته

بسم الله الحق

متا سفانه به دلیل پاره ای از مشکلات سر زدن به وبلاگ برایم مقدور نبود به زودی زود دنباله مبحث را از سر خواهم گرفت

فعلا خدا نگهدار

 


84/11/12
11:24 صبح

جریان های جنبش نرم افزاری (2)

بدست شروق (z_m) در دسته

بسم الله الحق

اول از همه شروع ماه محرم رو به همه تبریک میگم !

تعجب نکنید .به نظر من شروع ماه محرم همراه با برکت خواهد بود، چه این ماه هم فرصتی است برای تولد دوباره. همه چیز به من و تو بستگی دارد. می توانیم تمام این ماه را برای امام فقط گریه کنیم و دلمان برای ظلمی که به امام شده بسوزد؛

 و یا اینکه تکانی به خودمان بدهیم و برای حسینی شدن یک قدم به جلو برداریم.

محرم می تواند نقطه شروع تولد من و توباشد برای شروق و طلوع ابدی .

خب این از مقدمه

اما بعد

از همه دوستانی که سر زدن و انگیزه مرا برا ی ادامه این ره تقویت کردن ممنونم

نمیدونم چقدر رهپویان وصال رو می شناسید توی تالار گفتمان این سایت یک موضوعی با عنوان اسلام و تجدد راه انداختن که به بحث ما بی ربط نیست لینکش رو می ذارم حتما سر بزنید http://www.rahpouyan.com/forum/topic.asp?TOPIC_ID=1565&whichpage=1

 

و اما ادامه سخنرانی حجت الاسلام رهدار :

...راسل : ما می دانیم که دین یک امر وهمی است اما چون دین دارای کار کرد اجتماعی است نهاد هایی که دین را ترویج می کنند باید تقویت کنیم .

پس در این راه دوره رونق کلیسا به معنای رونق خدا نیست .

انسان چهار نوع رابطه دارد .

1-با خدا

2-با خودش

3-با دیگران

4-با طبیعت .

مهمترین آنها با خدا است و چون در این دوره این رابطه قطع شد ،بقیه روابط او نیز خراب شد.

بشری که فکر می کرد راه را بدون خدا برود ،راه خود را رفت و سرش به سنگ خورد .اما چون همه پل های پشت سرش را خراب کرده بود دیگر بازگشت به دین برایش بسیار سخت بود . که این برگشت حداقل دو قرن کار نرم افزاری می طلبید و درست در این زمان بود که یک انفجار دینی با نام انقلاب اسلامی در دنیا اتفاق می افتد و از این پس بشر غربی دین را بوسیله باز فهمی انقلاب _نه از لحاظ پذیرش آن_ در یافتند . تئوریسین های غربی می دانند که اگر بوسیله انقلاب ما به دین وارد شوند مصادره می شوند ...

سنت ما با سنت غرب متفاوت است .سنت آنها تا پای دیوار مدرن می آید و از آن پس می میرد و زبان آنها زبان مدرن می شود .

اما سنت ما سنتی است که دیوار مدرن و پست مدرن را سوراخ کرده است و به حیات خود ادامه می دهد و حال زبان غربی ها زبان مدرن و زبان ما زبان سنت است .

انقلاب ما تنها انقلاب ماست که با چنگ زدن به گذشته و سنت خود دیوار مدرن را سوراخ می کند . بقیه انقلاب ها بر اساس تخریب هر چه بهتر گذشته شکل می گیرد . و این انقلاب فرصتی شد تا آنها نیز سعی کنند به گذشته باز گردند ،اما گذشته خود را ویرانه یافتند (به دست خودشان ) پست مدرن ها احترام به سنت دارند و این همان سنت ضعیف و تقلیل یافته مدرن است که هیچ حرکت و ایده ای در مقام عمل ندارد و در این سنتی گری جریان تازه ای است که از دل پست مدرن سر بر آورد و این همان دینداری منهای عمل است که عمل و مناسک این سنت پشت دیوار سنت مرده است .مانند گنون آقای حسین نصر آقای سروش آقای ملکیان که این معنویت گرایی یک معنویت گرایی بودایی است .

آقای ملکیان : قلب اسلام اسلام قلبی است .

یعنی عمل اسلام را از آن می گیرند . شاخه های سنت گرایی بومی مثل آقای عوامی مثل آقای پازوکی . جریان ریشه دارتر سنت بی عمل جریان مرحوم فردید است . که البته شاخه های جدید آن عمل را نیز در بر می گیرد با حضور آقای داوری .

جریان دیگری که داریم جریا نی است که با طلایه داری شهید آوینی آغاز می شود شهید آوینی منظر خاصی از سنت به سمت غرب می گشاید . شهید آوینی غرب را تفصیلی فهمیده است و اسلام را اجمالی دقیق . نه ضعیف فهمیده است بنا بر این قضاوتهای ایشان راجع به غرب را می پذیریم و به خاطر همین تفصیلی و اجمالی بودن است که به یک نظریه و مدل کلی نمی رسیم بلکه پنجره هایی برای تولید یک مدل برایمان باز کرده است .و این تفاوت با جریان فردید است .

در کنار جریان آوینی جریان فکری ای است که با جریان آوینی اشتباه گرفته می شود .جریان نصیری .

ایشان 15،16 سال با این فکر ور رفته است فکری صد در صد خودی که تمام اصول خود را از روایات گرفته است اشکالی که به ایشان گرفته می شود در نحوه نگاه ایشان به روایات است .این جریان ضعف ها و رنج هایی دارد .شاید نقد هایی که به اخباریون می توانیم بگیریم به ایشان هم بتوانیم بگیریم .انتقاد این است : اخباریون از عقلشا در حوزه استنباط علم استفاده نمی کنند . آقای نصیری هم به جنگ عرفان نظری شیعه و هم به جنگ فلسفه دینی رفته اند . در جریان آقای نصیری نقل ،عقل را به حاشیه برده است که بنده این جریان را غیر صحیحتر از جریان آوینی می بینم . ...

_____________________________________

خب مثل اینکه خیلی طولانی شد بقیه اش را بعدا می گذارم

اما چند نکته را لازم می دانم بگویم :

اولا این سخنرانی وجه نظر جناب آقای رهدار به جریان ها است لذا تمام آن تایید شده نیست چه از ادامه صحبت هایشان من این بر داشت را کردم که کمی همسو با فرهنگستان هستند وخیلی بی طرف نظر نداده اند.

دوم اینکه این سخنرانی بیشتر به معرفی جریان هایی که در همین همایش _همایش تکاپوی گذار_ شرکت کرده بودند پرداخته بنابر این جریان های دیگری هم حضور دارند که در اینجا معرفی نشده اند ...

اگر نظری داشتید حتما مرا هم خبر کنید

در پناه الطاف حق

فعلا خدانگهدار

 

 


<      1   2   3      >