سفارش تبلیغ
صبا ویژن

84/11/15
7:53 صبح

هاون های به ظاهر خالی حق

بدست شروق (z_m) در دسته

sسم الله الحق

هر چی که به شب عاشورا نزدیکتر میشیم بیشتر احساس عقب موندگی می کنم خدایا ازت خواهش می کنم آخر این دهه نذار حس حسرت بر وجودمون چمبره بزنه .

***************************************

دیروز یه صحبتی رو از یه بنده خدایی شنیدم که حیفم اومد شما رو بی نصیب بذارم .

... یک روز دوتا فیلسوف با هم دیگه شرط بستن که که سمی بسازن که همدیگه رو از پا در بیارن قرار شد اول ،اولی سم رو بسازه اگه دومی زنده بود اون هم برای دومی سم بسازه .

از همون روز اولی تمام کیمیا گر ها رو جمع کرد و تمام فرمول های سم های کشنده دنیا رو پیدا کرد و از مخلوط اونها سمی ساخت که محال بود کسی ازش سالم در بره .روز موعود فرارسید . هر دو در میدان شهر حاضر شدند و اولی جام شوکران رو به دست دومی داد و دومی تمام اون رو سر کشید و به سوی خانه دوید .اولی هم سر خوش و خوشحال از برنده شدن به سوی خانه خود روانه شد .

اما دومی که در خانه خود حوضی از شیر آماده کرده بود به محض رسیدن به خانه در شیر فرو رفت و تاشب شیر خورد و سم را از بدن زدود .فردا صبح طبق قرار قبلی دوباره در میدان حاضر شدند اولی که منتظر شنیدن خبر مرگ دومی بود از دیدنش حیرت زده شد. دومی خندان گفت :تو هر چه می دانستی کردی حالا نوبت من است .

فردا صبح اولی که میخواست به مدرسه برود در سر تاسر مسیر خود کیمیا گرانی را دید که بر زمین نشسته و در هاون خالی می کوبند و از هر یک که می پرسید چه می کنید می گفتند :ما را آن فیلسوف دومی اجیر کرده تابرای کشتن توسم بکوبیم واین در هاون خالی کوبیدن چهل روز ادامه پیدا کرد تا اینکه فیلسوف اولی نه از سم مهلک که از شدت ترس و اضطراب وارد شده سکته کرد و مرد .

شیعیان علی نیز اکنون چهارده قرن است که در هاون های حق  می کوبند که اگر چه دست خالی و غریب به نظر میرسند چه ترس و دلهره را در وجود دشمنان علی و خاندان پیغمبر شعله ور می سازند

**************************************

با عرض پوزش ادامه بحث جنبش نرم افازری را انشا الله در آینده نزدیک از پی می گیرم

التماس دعا

فعلا خدا نگهدار  


84/11/12
11:24 صبح

جریان های جنبش نرم افزاری (2)

بدست شروق (z_m) در دسته

بسم الله الحق

اول از همه شروع ماه محرم رو به همه تبریک میگم !

تعجب نکنید .به نظر من شروع ماه محرم همراه با برکت خواهد بود، چه این ماه هم فرصتی است برای تولد دوباره. همه چیز به من و تو بستگی دارد. می توانیم تمام این ماه را برای امام فقط گریه کنیم و دلمان برای ظلمی که به امام شده بسوزد؛

 و یا اینکه تکانی به خودمان بدهیم و برای حسینی شدن یک قدم به جلو برداریم.

محرم می تواند نقطه شروع تولد من و توباشد برای شروق و طلوع ابدی .

خب این از مقدمه

اما بعد

از همه دوستانی که سر زدن و انگیزه مرا برا ی ادامه این ره تقویت کردن ممنونم

نمیدونم چقدر رهپویان وصال رو می شناسید توی تالار گفتمان این سایت یک موضوعی با عنوان اسلام و تجدد راه انداختن که به بحث ما بی ربط نیست لینکش رو می ذارم حتما سر بزنید http://www.rahpouyan.com/forum/topic.asp?TOPIC_ID=1565&whichpage=1

 

و اما ادامه سخنرانی حجت الاسلام رهدار :

...راسل : ما می دانیم که دین یک امر وهمی است اما چون دین دارای کار کرد اجتماعی است نهاد هایی که دین را ترویج می کنند باید تقویت کنیم .

پس در این راه دوره رونق کلیسا به معنای رونق خدا نیست .

انسان چهار نوع رابطه دارد .

1-با خدا

2-با خودش

3-با دیگران

4-با طبیعت .

مهمترین آنها با خدا است و چون در این دوره این رابطه قطع شد ،بقیه روابط او نیز خراب شد.

بشری که فکر می کرد راه را بدون خدا برود ،راه خود را رفت و سرش به سنگ خورد .اما چون همه پل های پشت سرش را خراب کرده بود دیگر بازگشت به دین برایش بسیار سخت بود . که این برگشت حداقل دو قرن کار نرم افزاری می طلبید و درست در این زمان بود که یک انفجار دینی با نام انقلاب اسلامی در دنیا اتفاق می افتد و از این پس بشر غربی دین را بوسیله باز فهمی انقلاب _نه از لحاظ پذیرش آن_ در یافتند . تئوریسین های غربی می دانند که اگر بوسیله انقلاب ما به دین وارد شوند مصادره می شوند ...

سنت ما با سنت غرب متفاوت است .سنت آنها تا پای دیوار مدرن می آید و از آن پس می میرد و زبان آنها زبان مدرن می شود .

اما سنت ما سنتی است که دیوار مدرن و پست مدرن را سوراخ کرده است و به حیات خود ادامه می دهد و حال زبان غربی ها زبان مدرن و زبان ما زبان سنت است .

انقلاب ما تنها انقلاب ماست که با چنگ زدن به گذشته و سنت خود دیوار مدرن را سوراخ می کند . بقیه انقلاب ها بر اساس تخریب هر چه بهتر گذشته شکل می گیرد . و این انقلاب فرصتی شد تا آنها نیز سعی کنند به گذشته باز گردند ،اما گذشته خود را ویرانه یافتند (به دست خودشان ) پست مدرن ها احترام به سنت دارند و این همان سنت ضعیف و تقلیل یافته مدرن است که هیچ حرکت و ایده ای در مقام عمل ندارد و در این سنتی گری جریان تازه ای است که از دل پست مدرن سر بر آورد و این همان دینداری منهای عمل است که عمل و مناسک این سنت پشت دیوار سنت مرده است .مانند گنون آقای حسین نصر آقای سروش آقای ملکیان که این معنویت گرایی یک معنویت گرایی بودایی است .

آقای ملکیان : قلب اسلام اسلام قلبی است .

یعنی عمل اسلام را از آن می گیرند . شاخه های سنت گرایی بومی مثل آقای عوامی مثل آقای پازوکی . جریان ریشه دارتر سنت بی عمل جریان مرحوم فردید است . که البته شاخه های جدید آن عمل را نیز در بر می گیرد با حضور آقای داوری .

جریان دیگری که داریم جریا نی است که با طلایه داری شهید آوینی آغاز می شود شهید آوینی منظر خاصی از سنت به سمت غرب می گشاید . شهید آوینی غرب را تفصیلی فهمیده است و اسلام را اجمالی دقیق . نه ضعیف فهمیده است بنا بر این قضاوتهای ایشان راجع به غرب را می پذیریم و به خاطر همین تفصیلی و اجمالی بودن است که به یک نظریه و مدل کلی نمی رسیم بلکه پنجره هایی برای تولید یک مدل برایمان باز کرده است .و این تفاوت با جریان فردید است .

در کنار جریان آوینی جریان فکری ای است که با جریان آوینی اشتباه گرفته می شود .جریان نصیری .

ایشان 15،16 سال با این فکر ور رفته است فکری صد در صد خودی که تمام اصول خود را از روایات گرفته است اشکالی که به ایشان گرفته می شود در نحوه نگاه ایشان به روایات است .این جریان ضعف ها و رنج هایی دارد .شاید نقد هایی که به اخباریون می توانیم بگیریم به ایشان هم بتوانیم بگیریم .انتقاد این است : اخباریون از عقلشا در حوزه استنباط علم استفاده نمی کنند . آقای نصیری هم به جنگ عرفان نظری شیعه و هم به جنگ فلسفه دینی رفته اند . در جریان آقای نصیری نقل ،عقل را به حاشیه برده است که بنده این جریان را غیر صحیحتر از جریان آوینی می بینم . ...

_____________________________________

خب مثل اینکه خیلی طولانی شد بقیه اش را بعدا می گذارم

اما چند نکته را لازم می دانم بگویم :

اولا این سخنرانی وجه نظر جناب آقای رهدار به جریان ها است لذا تمام آن تایید شده نیست چه از ادامه صحبت هایشان من این بر داشت را کردم که کمی همسو با فرهنگستان هستند وخیلی بی طرف نظر نداده اند.

دوم اینکه این سخنرانی بیشتر به معرفی جریان هایی که در همین همایش _همایش تکاپوی گذار_ شرکت کرده بودند پرداخته بنابر این جریان های دیگری هم حضور دارند که در اینجا معرفی نشده اند ...

اگر نظری داشتید حتما مرا هم خبر کنید

در پناه الطاف حق

فعلا خدانگهدار

 

 


84/11/11
3:35 عصر

جریان های جنبش نرم افزاری(1)

بدست شروق (z_m) در دسته

بسم الله الحق

سلام
امروز وقتی بین یادادشت هایم دنبال مطلبی برای وبلاگ میگشتم سخنرانی حجت الاسلام رهدار را پیدا کردم که تابستان امسال در همایش تکاپوی گذار(این همایش از طرف بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان بر گزار شده بود)ایراد گردیده .بد ندید که آنرا در این بخش ثبت کنم  .متاسفانه اصل سخنرانی را در اختیار ندارم و آنچه در ادامه می خوانید نت برداری های بنده از سخنرانی می باشد.
 امید وارم که مورد استفاده شما عزیزان واقع شود:
جریان شناسی اندیشه های دین باور در تولید علم
مقدمه :
نکته اول اینکه ضرورت آمدن به این جلسات ضرورت دهه هشتاد است .که این بحث ها در دهه های چهل وپنجاه و قبل تر از آن هم بسیار داغ و گویا مطرح شده است به خصوص در زمان حمله فکر های مارکسیستی به حوزه ما که در آن روزگار متناسب با عصر بحث ها و صحبت های بسیار خوبی شده است. اما امروز مسئله چیز دیگری است و پاسخ نیز.
آنچه امروز ما را به اینجا کشانده ، این است که بعد از ربع قرن تجربه احساس کردیم که بدون تکیه بر علم خودمان ،گویی در دامی می افتیم که برایمان طرح شده است . یکی از دانشمندان بومی ما می گوید کار به جایی رسیده است که مفاهیم سنتی خود را مجبور باشیم با مفایم مدرن توضیح دهیم ...
بنا بر این ما در حوزه تعریف به علمی نیاز داریم که ما را به داخل جامعه ببرد نه یک علم تئوری.
در شروع بحث باید پیشینه جریان های دیندار را کشف کنیم .این جریانات به دو دسته تقسیم می شود .برخی در ساحت غرب ریشه دارند و باید کلیت آنها را در یک صده قبل از پیروزی انقلاب درک کرد . این نیمه قرن 19 تا ربع پایانی قرن 20 است که غرب در حوزه دین آخرین حرفهایش را زده است و تصمیم گرفته است که پرونده دین را ببندد این فکر سه تا چهار قرن طول کشید تا محصول داد .فکری که انسان را به جای خدا مهمان می کرد فکری که تبدیل به یک صنعت شد ...
در حال حاضر مشکل ما خوب فکر کردن نیست مشکل ما بد عمل کردن است . شاید مدل تحقیقات پژوهشی بتواند سفارشی و زمانبردار باشد اما تحقیقات بنیادی اینگونه نیست شاید بخواهیم ده سال فکر کنیم و بعد از ده سال یک دفعه یک جرقه ای در ذهن زده شود و یک ایدئواوژی طراحی شود یعنی تولید فکر زمنبردار نیست .کسی که فکر بنیادی می کند نمی تواند به شما راهبرد عملی دهد . فکر انسان ها مثل برنج است تا دم نکشد قابل استفاده نیست یک محصول بایستی در آزمایشگگاه کشف شود در دانشگاه تئوریزه شود در کارخانه تولید شود در خانه مصرف شود . دانشگاه های اکنون ما سکولار پرور است . نمی شود هگل خواند و اسلام تولید کرد . بایستی اسلام خواند تا اسلام تولید کرد .
بشر غربی حذف خدا را بسیار منطقی دریافت .در پایان قرن  19 شاهد شکل گیری تئوری مرگ خدا هستیم و " خدا مرده است " نیچه در این زمان نوشته می شود . در پایان قرن 19 متافیزیکی ترین و غیبی ترین مفاهیم با مادی ترین مفاهیم بحث می شود چنانکه "دست پنهان" اسمیت در این زمان نوشته می شود .آنگونه که وقتی لاپلاس نامه چهار هزار صفحه ای برای ناپلئون می نویسد و ناپلئون می پرسد که چرا اسمی از خدا نیاوردی، پاسخ می دهد خدا دیگر مرده است .
امروز همه چیز با علم تعریف می شود و در این ساحت خدایی هم که از او صحبت می شود یک خدای زمینی است . فکر می کند که غولی به نام خدا باران را فرو می ریزد اما زمانی که فرایند تبخیر آب تشکیل ابر را می یابد خدا را از زندگی حذف می کند.
هر چه ددایره علم رشد می کند دایره دین کوچکتر می شود پس منطقی است که وقتی علم به قله برسد دین به صفر برسد چیزی که در ابتدای قرن 20 بر مردم ظاهر شد . 
در این زمان دیگر چیزی به نام قدس و غیب نداریم هر آنچه هست ماده است ...
ادامه این سخنرانی را در پست بعدی بخوانید.
فعلا خدا نگهدار


84/11/8
12:41 عصر

و اما بعد

بدست شروق (z_m) در دسته

بسم الله الحق

...این روز ها که می گذرد ، هر روز

در انتظار آمدنت هستم !

اما

با من بگو که آیا ،من نیز

در روزگار آمدنت هستم؟

*************************************

بیست و هفت سال پیش توی یه همچین روز هایی پدر های ما که کارد به استخوونشون رسیده بود فریاد الله اکبر سر دادن و پرچم انقلاب رو علم کردن

اون روزها قرار بود که همه دست در دست هم جامعه ای بسازن که نمونه دنیا باشه .اونها فکر می کردن برای رسیدن به چنین جامعه و حکومتی کافیه برنامه الهی رو که اسم اسلام به خودش گرفته بود ،اجرا کنن.

اما امروز بعد از بیست و هفت سال میبینیم که رسیدن به چنین هدفی خیلی هم راحت نیست .

من فکر میکنم نسل قبل با حراج جون و مال و جوونیشون رسالتشون رو به جا اوردن و حالا نوبت ماست که نشون بدیم فرزندان همون پدران هستیم راهش هم جنبش نرم افزاریه :

اما جنبش نرم افزاری یعنی چه؟!!!

سال هفتاد وهشت بود که آقا توی دانشگاه امیر کبیر اولین بار این ترکیب رو به کار بردن .

اونچه که در باره این ترکیب معمولا مطرح میشه اینه که راه رسیدن به یک حکومت عادل و امن و پیشرفته دینی اینه که جامعه در کلیه سطوح به جنبش بیاد و نرم افزار ها رو که همون مبانی فکری تموم کارهای ماست متحول کنه .

یا به تعبیر بهتر : برای اینکه عملکرد جامعه که در قالب سخت افزار شناخته میشه ( مثل نظام اداری ،نظام آموزشی و...) تعدیل بشه باید مبانی فکری اونها اصلاح بشه .

برای رسیدن به این هدف گرو ههای مختلف راه های مختلفی رو پیشنهاد کردن.

در این زمینه ما با چند گروه اصلی مواجه هستیم

جریان های اصلی این فکر عبارتند از :

موسسه امام خمینی

فرهنگستان علوم اسلامی

جریان موسوم به دکتر سروش

جریان موسوم به آقای مهدی  نصیری

و...

در آینده سعی دارم تا در باره هر یک از جریانات توضیحات بیشتری ارائه دهم

 


84/11/6
3:56 عصر

آغاز

بدست شروق (z_m) در دسته

بسم الله الحق

سلام

 روز های اولی که وارد بحث جنبش نرم افزاری شده بودم هرگز فکر نمی کردم که این موضوع اینگونه فکر و زندگی مرا به خود اختصاص دهد

امروز به جایی رسیده ام که می بینم تنها راه رسیدن به جامعه ای سالم و مسلم جنبش نرم افزاری است

اگر خداوند متعال مدد کند سعی دارم در این مجال مطالبی را برای علاقه مندان بنویسم

البته یاری دوستان هم می تواند در نیل به هدف این وبلاگ بسیار سودمند باشد.

تا چه قبول افتد و چه در نظر آید ...

فعلا خدا نگهدار


<   <<   36   37   38   39