سفارش تبلیغ
صبا ویژن

86/5/29
10:31 صبح

مومیایی فروشان اهرام مصر

بدست شروق (z_m) در دسته روزمرگی

بسم الله الرحمن الرحیم

چند وقتیه که یه مطلبی ذهنم رو قلقلک میده پیغام دوستمون در وبلاگ گریبان فطرت بهانه ای شد تا شما رو هم در این دغدغه شریک کنم .

همه چیز به چند ماه پیش بر میگرده .پخش مستندی از شبکه چهار سیما که در باره مصر باستان بود .دو باستان شناس در معابد مصر ( چون مال خیلی وقت پیشه درست یادم نیست ولی فکر کنم توی اهرام مصر بودن ) یک سری جنازه های مومیایی شده حیوانات رو پیدا می کنند .اجساد مومیایی ای که در قسمت های داخلی تر هستند گویا مربوط به حیوانات مقدس اون دوره بودن . که خیلی دقیق و با وسواس مومیایی شدن و تعدادشون هم محدوده اما اجسادی که در قسمت های بیرونی تر هستن مربوط به سیصد چهارصد سال بعد میشن که تعدادشون به یک میلیون و خورده ای میرسه و خیلی سرهم بندی شده مومیایی شدن و خیلی از حیوانات رو ،مقدس و غیر مقدس شامل میشدن . و جالب اینکه بعضی از این مومیایی ها خالی بودن .
این دو باستان شناس بعد از کلی تحقیق و پژوهش به این نتیجه میرسن که این مومیایی های تقلبی مربوط به زمان افول قدرت فراعنه بعد از حمله اسکندر میشن . در این زمان مردم عامی هم اجازه زیارت معابد رو پیدا می کنن . از اونجایی که یکی از مراسم زیارتشون اهدای مومیایی حیوانات مقدس بوده بازار این مومیایی ها گرم میشه و کاهنان مصری در کنار معابد دکان های مومیایی فروشی راه می اندازند . و مردم خوشخیال برای دستیابی به آمرزش خدایان چه پول هایی که برای تهیه این اجساد نمیدن !
دیدن این مستندخیلی از صحنه هایی رو که این روز ها میبینیم برام زنده کرد. صحنه نامه فروشان مسجد جمکران . پارچه سبز فروشان حرم حضرت معصومه ، دانه فروشان حرم امام رضا و ... .
نیاز به معنویت و عرفان غریزه ای بود که خداوند از ابتدای خلقت در وجود انسان قرارداد تا به بیراهه نرود . اما امان از نفس و شیطان که همین غریزه هدایت گر را به طعمه برای رسیدن به جهنم تبدیل کرد . سو استفاده از احساسات پاک آدمیان در جهت کسب سود دنیوی . و چه بد سودی که در مشت اینان نمی افتد سودی که نه برکت این دنیایی دارد و نه آن دنیایی ...
شاید در ادیان و مذاهب دیگه که نه امام زمان دارند و نه اندیشه ظهور و نه آرزوی حکومت الله بر روی زمین ، بشه از کنار این مسائل به راحتی گذشت ولی در مذهب تشیع تساهل با این امور جایز نیست .
به نظر من این مسئله یه مبارزه جدی می طلبه .یه جنبش نرم افزاری در شناخت و شناساندن تشیع حقیقی یا به قول دکتر شریعتی تشیع علوی .
تشیعی که فقط به دنبال مراد بستن و مراد گرفتن نباشه و امامان قبل از حاجت دهی ، راهنما و رهبر باشن.راهنما و رهبر باشن در شیوه زندگی زندگی در این دنیا برای آن دنیا ...
در این زمینه خیلی ها کار می کنن و خیلی ها هم تلاش می کنن ولی نتیجه مطلوب هنوز بدست نیومده شاید هم چند سل دیگه بتونیم اثراتش رو ببینیم ولی در حال حاضر اینطور نیست .
من فکر می کنم بهترین بستر این مبارزه مراسم مذهبی ماست . یه زمانی اومدیم به مراسم یه جور دیگه نگاه کنیم سر از تکنو و ترانه های اون ور آبی در آوردیم . همش به خاطر این بود که علمی به این مسئله نگاه نشد . برای به سامان رسیدن چنین حرکت هایی باید خیلی تخصصی و علمی در این زمینه کار بشه
یه پیشنهادی که دارم اینه که یه عده از متخصصین بحث های روانشناسی با یه گروه از بچه های هنرمند ( چه ادبی چه نمایشی چه تجسمی ) و یه عده از طلبه ها با هم جمع بشن و یه سبک درست و حسابی برای مراسم هامون پیدا کنند سبکی که هم معرفت توش داشته باشه هم جذابیت و هم عشق .سبک مراسمی که بتونه دل آدم رو متحول کنه و شعائر دین رو احیا کنه ...
این خودش یکی از نمونه های عملی بحث جنبش نرم افزاریه . البته خیلی کار میبره . خیلی تلاش می خواد و حتی برای پذیرا کردنش در جامعه مبارزه هم لازم داره ولی به زحمتش می ارزه .
شما چی فکر می کنید ؟

86/5/15
3:26 عصر

نظر سنجی

بدست شروق (z_m) در دسته جنبش نرم افزاری، روزمرگی

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام
نمی دونم چند نفر ادامه مطلب پست قبل رو خوندن رو خوندن ولی به کسایی که نخوندن حتما پیشنهاد می کنم وقت بذارن و بخونن .در ضمن فراموش کردم که این نوشته از نوشته های شهید آوینیه که در مقدمه کتاب ارزنده مبانی توسعه و تمدن غرب ایشون اومده . حتما بخونید و نظرتون رو بگید .
اما این پست رو می خوام به نظر سنجی اختصاص بدم از تمام کسایی که سر می زنن خواهش می کنم شرکت کنن تا من هم بتونم برنامه ریزی بهتری انجام بدم :
1- با چه انگیزه ای به وبلاگ ها سر می زنید .
2- چقدر روی مطالبی که می خونید فکر می کنید ؟
3- تا چه اندازه وبلاگ نویس رو مهم می دونید ؟
4- تا چه اندازه مطالعه وبلاگ ها رو مهم می دونید ؟

می دونم که معمولا اینطور نظر سنجی ها رو چهار گزینه ای طراحی می کنن . ولی من می خواستم دستتون برای جواب دادن باز باشه چون جواب ها به گونه که بشه اونها رو تو چند تا گزینه جمع و جور کرد نیست .
از اینکه وقت میذارید و در این زمینه کمک می کنید واقعا سپاسگذارم
در پناه حق باشید

86/5/12
2:21 عصر

نقطه سر خط

بدست شروق (z_m) در دسته

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

یک بار دیر آغاز می کنم . با یاد او و  با نام او باشد که مورد قبول او واقع شود .

اگر چه قرار بر رفتنم بود ولی نشد .

 رسالتی که سنگینی آن بر دوش من و دیگر همنسالنم هر روز بیشتر و بیشتر احساس می شود رفتن را اجازه نداد ؛ چرا که ما نسل سوم وامدار نسلی هستیم که مبارزه را از برای ما به ارث گذاشت. مبارزه ای که بهایش جان آنها بود و حال نوبت ماست که در این میدان  هر آنچه داریم در طبق اخلاص نهیم .  امیدوارم که از امروز شروق محفلی باشد برای تمام آنان که به دنبال شروق آفتاب هدایت از افق ظهورند .

این شروع جدید را با سخنان یکی از عاشقان حقیقی کوی او متبرک می کنم باشد که نظر لطف او و دیگر یاران شهیدش  در این راه همراه ما باشد .شما فکر می کنید که نظر حقیقی اسلام در این باره چیست ؟

ادامه مطلب...

86/3/20
12:1 عصر

بدرود

بدست شروق (z_m) در دسته جنبش نرم افزاری

یا آخر

بی هیچ مقدمه ای :

 

حلال کنید

خدا حافظ

التماس دعا

یا حق


86/3/13
9:44 عصر

مردی برای تمام نسل ها

بدست شروق (z_m) در دسته جنبش نرم افزاری

یا اول


*او به من گفت : من یک روحانی هستم ، یک سیاستمدار هم هستم . . خدای من به من می گوید که در امور سیاست دخالت کنم ...و این همان خدایی بود که من به دنبالش می گشتم خدایی که خاص آسمان ها نبود و به زمین و زمینیان نظر داشت . خدایی که در کنار مبارزین بود
*در آمریکای لاتین جمله معروفی است که می گوید خدا در همه جا هست ولی به کاخ سفید جور دیگری نگاه می کند ولی من می گویم خدا در همه جا هست ولی به مستضعفین جور دیگری نگاه می کند
*من رهبران انقلابی زیادی دیده ام ...اما امام با همه آنها فرق داشت فرق امام در ایمان او بود
*کسی که مرا با خدا آشتی داد امام بود

اینها گوشه ای از صحبت های خبرنگاری از اهالی اوروگوئه است .مردی که به گفته خودش بیست و پنج سال طول کشید تا عزمش را به اراده تبددیل کند وقدم به به تشیع اسلامی گزارد و باز هم به گفته خودش سرآغاز این عزم دیدار امام بود .مردی از اقلیم مردان خدا ...
و امروز نتیجه این اراده را در یک جمله بیان می کند : «من به فکر یک آمریکای لاتین مسلمان هستم »

و این حکایت تازه ای نیست . چه بسیارند انسان هایی که در اقصی نقاط دنیا با یک نفخه امام چشم دیگری به دنیا و قوانین آن گشوده اند و زندگی را از سر خط شروع کرده اند . انسان هایی که به گفته خودشان خط امام باعث تولد دیگرباره شان شد ...چه در همین نزدیکی ها در عراق و لبنان و فلسطین و ...و چه در آن دورتر ها در آفریقا و آمریکا و اروپا ...
اما این چه رازی است که تنها هجده سال بعد از پرواز روح ملکوتی این مرد فرزانه اندیشه اش اینچنین در بین ما نسل سومی ها کمرنگ می شود .این روز ها تنها چیزی که از امام در ذهن و خاطر نسل سوم به جای مانده است تصویر پیرمرد مهربان و گاهی جدی است بر  روی یک صندلی در ایوان جماران و یا شاید بر پله های هواپیما و یا گاهی در پشت پنجره مدرسه رفاه و البته چند جمله تاریخی که هر روز بر در و دیوار شهرمان می بینیم و بی تفاوت عبور می کنیم
و آنچه این روز ها در بین نسل حاضر مهجورر مانده است اندیشه و مرام امام است مرامی که  در کتابها و وصیت نامه آن بزرگوار قابل جستجو است و چه تاسف بار است که میبنیم جوانان امروز کمتر این آثار را مطالعه کرده اند
نمی خواهم به دنبال مقصر بگردم .اینکه اراده ما کوتاه بود یا عزم پدرانمان ؟ چه فرقی می کند .مهم این است که گنج در یک قدمی ماست و ما غافلیم
ای کاش چهارده خرداد امسال برایمان میثاقی باشد با امام در راه  مطالعه  آثارشان .و آشنایی ریشه ای با ایشان و مرامشان

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت :

1- از تمام دوستانی که لطف کردند و ژیام گذاشتند متشکرم

2- در نوشته بالا مقصودم قاطبه نسل سوم است وگرنه می دانم که هستند جوانانی که با اندیشه امام بزرگ شده اند اما خب تعدادشان اندک است

3- لینک وصیتنامه امام را می گذارم تا انشا الله مطالعه آثار اما را از همین امروز شروع کنیم http://www.aviny.com/imamkhomeini/VasiyatNameh/Vasiyat1.aspx
یا حق


<   <<   31   32   33   34   35   >>   >