بسم الله الرحمن الرحیم
جمعه شب موضوع برنامه «طرحی برای فردا » این بود : جزمیات جهان شکستنی است شاید دیده باشی شاید هم نه به عادت دانشجویی یادداشتی از این سخنرانی برداشتم که می گذارمش . توضیح و تفسیر بماند برای بعد اگر فرصت و مجالی بود .
نکاتی از سخنرانی دکتر رحیم پور ازغدی در جمع دانشجویان داشکده امام حسین (ع):
- زمان جنگ هیچ کس در سپاه درجه نداشت . مهم شایستگی و خطر پذیری و صداقتی بود که از خود نشان می دادند . بچه هایی که در جنگ فرمانده می شدند ، فرماندهان حقیقی بودند . در عین حال اینکه رفتار فرماندهی داشتند ، رفتاری کاملا متواضعانه و برادرانه با نیروها داشتند و این روح انقلاب بود . اطاعت پذیری بود روح برادری هم بود .
- در دوران جنگ سپاه و بسیج بدور از تمام قواعد پذیرفته شده ی جهانی جنگید . موفق هم جنگید .
- سپاه از نظر علمی خیلی پیشرفت کرده ولی یک خطر آن را تهدید می کند ؛اینکه تبدیل به یک نیروی کلاسیک نظامی بدور از روح بسیجیانه شود . قدرت و معرفت در کنار هم پاسخ می دهد - و اعدوا لهم ماستطعتم من قوه شامل تمام قدرتهاست از قدرت نظامی گرفته تا قدرت علمی
- امروز تمام مجامع علمی بشر چشمشان به اینجاست دوستانه یا دشمنانه می پرسند ایران انقلاب اسلامی تشیع .
- امروز یکعده بسته های علمی تولید شده در غرب و اروپا مصرف می شود . هر کس عین این بسته صحبت کند ولو استدلالی نداشته باشد علمی است ! و هر کس ضد اینها صحبت کند ولو استدلال داشته باشد می گویند ایدئولوژیک و غیر علمی است . نیاز امروز ما این است کهع یک شالوده شکنی جهانی توسط شما ها البته بعد از مدتی کسب علم انجام گیرد . -وضعیت اینها مانند آن پادشاه است .شما باید مانند آن پسر بچه نشان دهید که لباسش بی لباسی است.انقلاب ما تا اندازه در زمینه سیاسی این کار راکرده ولی از لحاظ علمی انجام نشده و این کار از دانشجویان مسلمان ، منطقی و علمی بر می آید .
- تا بیست سال پیش همین بیش از نصفی از دنیا در دانشگاه های خود پیز هایی را با عنوان بدیهیات به صورت سوسیالیستی و کمونیستی تدریس می کردند . از رمان گرفته تا سیاست . هیچ کس در اینها نمی توانست تردید کند و میگفتند این مقاومت مذبوحانه ای است در برابر علم !. و امروز در یک سمینار علمی در مسکو ، یکنفرشان حاضر نشد آن معلومات را تکرار کند و همه چرندیات امروز را تکرار می کردند . آنچه آنروز محکات بود شده مزخرفات و آنچه آنروز مزخرفات بود شده محکمات .
- البته هر گروهی حرف حساب و منطقی هم دارد ولی مزخرفات هم به اسم محکمات دارند . این هژمونی هم مانند سوسیالیسم شکستنی است
اما راه حل :
- باید در عرصه های علوم اجتماعی یک عده روشنفکر شجاع پیدا شوند . یکی دو بار هو می شویم ولی بعد حرفهای ما را می پذیرند . این تجربه شخصی من است.
-آنها ساکت ننشسته اند کار می کنند زحمت می کشند و البته خود را بیش از اندازه هم باور کرده اند ولی این طرف ما روزی چند ساعت مطالعه می کنیم ؟ هر چه مطالعه می کنید و کار می کنید باید دو برابرش کنید . حوزه و دانشگاه ما تنبل است . حتی در مسائل فنی و پزشکی فعالیم ولی در علوم اجتماعی و انسانی عقبیم همش ترجمه و کپی برداری می کنیم .
-ما برای انتقال مفاهیم هنوز رسانه خوبی نداریم ولی اگر داشتیم هم محصولی برای عرضه نداشتیم . امروز ما مواد اولیه فراوان داریم باید جوانان خوشفکر و منطقی ما تلاش کنند زحمت بکشد خستگی بکشند تا محصول تولید کنند ...
در پناه حق باشید