sسم الله الحق
هر چی که به شب عاشورا نزدیکتر میشیم بیشتر احساس عقب موندگی می کنم خدایا ازت خواهش می کنم آخر این دهه نذار حس حسرت بر وجودمون چمبره بزنه .
***************************************
دیروز یه صحبتی رو از یه بنده خدایی شنیدم که حیفم اومد شما رو بی نصیب بذارم .
... یک روز دوتا فیلسوف با هم دیگه شرط بستن که که سمی بسازن که همدیگه رو از پا در بیارن قرار شد اول ،اولی سم رو بسازه اگه دومی زنده بود اون هم برای دومی سم بسازه .
از همون روز اولی تمام کیمیا گر ها رو جمع کرد و تمام فرمول های سم های کشنده دنیا رو پیدا کرد و از مخلوط اونها سمی ساخت که محال بود کسی ازش سالم در بره .روز موعود فرارسید . هر دو در میدان شهر حاضر شدند و اولی جام شوکران رو به دست دومی داد و دومی تمام اون رو سر کشید و به سوی خانه دوید .اولی هم سر خوش و خوشحال از برنده شدن به سوی خانه خود روانه شد .
اما دومی که در خانه خود حوضی از شیر آماده کرده بود به محض رسیدن به خانه در شیر فرو رفت و تاشب شیر خورد و سم را از بدن زدود .فردا صبح طبق قرار قبلی دوباره در میدان حاضر شدند اولی که منتظر شنیدن خبر مرگ دومی بود از دیدنش حیرت زده شد. دومی خندان گفت :تو هر چه می دانستی کردی حالا نوبت من است .
فردا صبح اولی که میخواست به مدرسه برود در سر تاسر مسیر خود کیمیا گرانی را دید که بر زمین نشسته و در هاون خالی می کوبند و از هر یک که می پرسید چه می کنید می گفتند :ما را آن فیلسوف دومی اجیر کرده تابرای کشتن توسم بکوبیم واین در هاون خالی کوبیدن چهل روز ادامه پیدا کرد تا اینکه فیلسوف اولی نه از سم مهلک که از شدت ترس و اضطراب وارد شده سکته کرد و مرد .
شیعیان علی نیز اکنون چهارده قرن است که در هاون های حق می کوبند که اگر چه دست خالی و غریب به نظر میرسند چه ترس و دلهره را در وجود دشمنان علی و خاندان پیغمبر شعله ور می سازند
**************************************
با عرض پوزش ادامه بحث جنبش نرم افازری را انشا الله در آینده نزدیک از پی می گیرم
التماس دعا
فعلا خدا نگهدار