بسم رب المخلصین
عصر عصر شیطان است اسبش را می راند و هو هو می کند . آن هم در کویری که تشنگی بیداد می کند .سراب می آفریند و چشمها را به دنبال خود می کشاند .یک چشم را از این سو و دیگری را از سوی دیگر و وقتی چشمها به هم می رسند و به جای سراب همدیگر را می بینند به جان هم می افتند که این فکر می کند آن آب را دزدیده است و آن فکر می کند این دریا را !به جان هم می افتند و شیطان چند قدم آن طرفتر قهقهه مستانه می زند که :"فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ " ...
آب نماد است . بیابان نماد است . تشنگی نماد است . حتی سراب هم نماد است .اما شیطان نماد نیست .شیطان یک واقعیت است .واقعیتی که از روز ازل از زور خشم و حسد فریاد بر آورد "فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ " اما ناچار به اعتراف شد که " الا عبادک المخلصین ..."
و آه که امروز خالصان چه اندکند در صحرا . به دنبال آب حقیقی می گردند و گوشهایشان را در برابر نوای شورانگیز سراب شیطانی بسته اند . نوایی که چشمها و گوشها را به سمت خود می کشاند و همه را به جان هم می اندازد تا سر گرم شوند و فراموش کنند که دنبال چه بودند .
حقیقت گمشده انسان امروز است . انسانی که در انحصار دیوار های شیطانی به نظاره سراب مشغول است و حسرت می خورد از نرسیدن و تشنگی . حقیقت برایش خاطره دوری است که تجلی اش را در ظهور می بیند . غافل از اینکه ظهور برای انسانهای اسیر سراب هرگز میسر نخواهد شد . راه حقیقت راه آسمان است و در انحصار دیوراهای زمین و شیطانی هر گز به دست نمی آید .
خوش به حال آنانکه با بالهای خلوص از انحصار دیوار های شیطانی رها شدند و در آسمان حقیقت پرواز می کنند و می شود آیا زمانی برسد که من و تو و ان دیگران هم بالهای خلوص خود را بیابیم و سبک شویم و در رکاب آن موعود صاحب حق به سمت خورشید حقیقت پرواز کنیم ؟
------------------------------------------------------------------------------
پ.ن1 :فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ :به عزتت سوگند همه را به جد از راه تو دور می کنم
پ.ن2: نیمه شعبان بر همه مبارک . امید که در راه انتظار موعود عیار خلوص همه بالاتر از گذشته شود.