85/1/28
8:32 صبح

انقلاب و خطر فقر نرم افزاری2

بدست شروق (z_m) در دسته

بسم الله الحق

. دو چیز را خداوند در این‌ جهان‌ کیفر مى‌دهد : تعدى‌ ، و ناسپاسى‌ پدر و مادر .

پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله

با سلام

اول از همه میلاد سعید و مبارک پیامبر عظیم الشانمون رو به همه شما تبریک میگم فرقی نمی کنه مسلمون باشی یا مسیحی یا به هر دین دیگه ای

چون حضرت محمد رحمه للعالمین بود و دریای کراماتش اونقدر بزرگ هست که همه رو حتی به قدر جرعه ای سیراب کنه .

بیشتر از این وقتتون رو نمی گیرم ادامه سخنرانی رو مطالعه کنید :

..............................................................................................................

قسمت دوم
این تعریفی که از جامعه دینی عرض کردم ، پیامبر در باره اش فرمود : هیچ کس به اندازه علی قدرت ایجاد چنین سیستمی و ساختن چنین جامعه ای را ندارد و بنا بر این خداوند او را بعنوان وصی و خلیفه ی بعد از من نصب کرد و پیامبر در روز غدیر خم ، این را به مردم ابلاغ کرد که مردم « علی اقواکم علی هذا الامر » یعنی هیچ کس به اندازه علی نخواهد توانس چنین جامعه ای را بسازد و لذا او حق خلافت دارد . لذا او از طرف خداوند به حاکمیت منصوب شده . این انتصاب ملاکش چیست ؟ این است که او بیشتر از همه به حقوق مردم وفا می کند و بیشتر از همه به مردم برای رسیدن به کمالات دنیوی و اخرویشان کمک می کند .
همین منطق است که ایشان در خطبه 132 نهج البلاغه در مانیفیست حکومتی شان می فرمایند : در حکومت اسلامی کسی که بخیل است و حرص می ورزد و چشم کج در مال مردم و نگاه تحقیر آمیز به حقوق مردم دارد ، نباید مسئول باشد . افراد جاهل و قشری و عوام حق ندارند وارد حکومت دینی شوند .« ولا الحافی و لا الحسائف و لا المرتشی » . رشوه خواران « ولا المعطل للسنه » . آنهایی که سنت خدا و پیامبر را تعطیل کنند ؛ یعنی در حکومت با قانون بازی می کنند و هر جا و هر وق دلشان بخواهد قانون الهی را اجرا می کنند و هر جا دلشان می خواهد اجرا نمی کنند . فرمود من به اینها اجازه نمی دهم در حکوم دینی وارد بشوند. من نمی گذارم فاسد ها و باند ها ی بی قوا بر جان و مال و حقوق مردم مسلط بشوند . تا زنده ام نمی گذارم افراد بخیل و حریص به مال مردم ، آدمهای دنیا طلب و عیاش و پر خور بر مردم حکومت کنند و وارد دولت بشوند . نمی گذارم افراد نادان و قشری و جاهل بر سر کار بیایند تا جامعه را منحرف کنند « الجاهل یضلهم بجهله » اگر جاهلان و سفها ، افراد سخیف و نادان بر سر کار بیایند ، جامعه را منحرف می کنند و نمی گذارم افراد زور گو و مستبد بر مردم مسلط شوند تا با بی عدالتی حم برانند و اموال کردم فقرا را بالا بکشند و همه چیز را توجیه کنند و افراد بی زبان و نجیب را در جامعه محروم کنند « یقطعهم بجفائه » نمی گذارم رشوه خواران در مدیریت حکومت نفوذ کند تا حقوق مظلومین فراموش شود . « المرتشی فی الحکم » . نمی گذارم قاضی های رشوه خوار بر گردن مردم سوار شوند تا مردم را نابود و سنت پیامبر را تحقیر کنند . فرمود : منطق من در حکومت این است و هر کس با من است بسم ا.... هر کس بر من است باز هم بسم ا...
در روایت دیگری فرمود: بدترین حاکمان و دولتمردان آنها هستند که حب الفخر دارند . حب الفخر یعنی همین جاه طلبی ، شهرت طلبی ، شهرت پرستی و خو د را از مردم بالا تر دیدن . فرمود در حکومت اسلامی حاکمان حق ندارند از بالا به مردم نگاه کنند و مردم را پایینتر از خودشان بدانند و ببینند . فرمود : م با حاکمان متکبر نمی توانم کنا ربیایم و همه آنها را یا اصلاح و یا حذفشان می کنم .
بعد رو کرد به مردم : اما شما مردم ! من خدا را اطاعت می کنم ولی شما من را اطاعت نمی کنی . در حالی که معاویه خدا را اطاعت نمی کند اما مردمش او را اطاعت می کنند . هر چه به شما دستور می دهم همین طور در هوا یخ می زند و به مقصد نمی رسد . بعد فرمود که : پس اصلا معلوم هست که شما ها با چه نیتی با من بیعت کردید ؟
دولت ارزش ها و عدالت ، مشروعیتش گره خورده است به اینکه مسئولینش دنبال عدالت اجتماعی و پاسدار ارزشها ی انقلابی و دینی و انسانی هستند یا نیستد . بنا بر این شما باید مراقب آن ایده ای باشید که به صراحت یا کنایه می گویند یا می نویسند که حاکمیت اصلا نباید و نمی تواند ارزشهای فردی واجتماعی اسلام را در سطح امور عمومی و اجتماعی پاسداری کند . دولت پاسبا نیکی ها نیست اصلا نباید کشیکارزشها و عدالت را بکشد . فقط دولت ژاندارم امنیت است . دولت فقط باید آزادی رقابت در عرصه اقتصاد و در عرصه سیاست و عرصه فرهنگ ایجاد بکند .امنیت برای رقابت آزاد بدون هیچ شرط و حدود اخلاقی و فکری ایجاد کند نه در عرصه فرهنگ مسئول دفاع از حقیقت است و نه در عرصه اخلاقیات اجتماعی مسئول دفاع از ارزشهاست و در عرصه اقتصاد ، سیاست و حقوق اجتماعی مسئول اجرای عدالت است .این منطق می گوید : چه بسا لازم است که دولتها برای حفظ قدرت و امنیت صاحبان ثروت بر خلاف ایمان ،بر خلاف انسانیت و مذهب عمل بکنند . و آدم عاقل و انسان خردمند نباید دولت مردمی را به این دلیل سرزنش کند که چرا به منظور حفظ حکومت و قدرت از ههای غلظ و عجیب و غریب استفاده کردی . برای اینکه در این منطق اگر رجل سیاسی امروز به خاطر بی تقوایی متهم بشود ، فردا به خاطر نتیجه اش _ یعنی کسب قدرت _ در افکار عمومی تبرئه می شود . یعنی می گویند افکار عمومی عمل بد را به نتایجش می بخشند . تو هر کاری می خواهی بکن و به هر ترتیبی می خواهی به قدرت برسی ، برس . مسئله ای نیست افکار عمومی فراموش می شود !
 شبیه این تعابیر را از نطریه پردازان سیاسی غرب و پدران سکولاریسم از آقای ماکیاولی تا دیگران تا همین امروز شما ها زیاد می بینید . اینها اساسی را گذاشتند که طبق ملاحضات ارزشی نباید در تصمیم گیری دولت مردان دخالت کند چون معتقدند که با شخصیت اخلاقی نمی شود دولت تشکیل داد و به خصوص نمی شود آنها را حفظ کرد و بنا بر این اخلاق از سیاست و دیانت از حکومت جاست و حتما احتیاج است به یک مقداری حقه بازی و تظاهر و عوامفریبی ، بخصوص در سیستم جمهوری که باید آرا را به هر شکلی جمع کرد و مساله اصلی در آرا ، مسا له کمیت است نه کیفیت و بنا بر این دروغهای زیبای شهریار و حاکم و دولتمرد برای حفظ شهروندان در اطراف او لازم است و فرزانه کسی است که ماهرانه دروغ بگوید . مهم این نیست که تو راست می گویی یا دروغ . مهم این است که قدرت بدست بیاید و قدرت را نباید با معیار های دینی و ارزشی ارزیابی کرد . چون ارزشها متعلق به حوزه خصوصی آدمها هستند . نمی تانند ملاک داوری در مورد اقدامات عمومی باشند . که اینها همه مبنای تفکر سکولار و درست در مقابل تفکر علی بن ابی طالب (علیه السلام ) است . 

در پناه حق باشید