بسم رب المخلصین
"در مورد رشد آمار جنایت در آمریکا علت ها عمیقند ، تاریخی اند .اما از اونجا که چهره تاریخ رو به طرق مختلف میشه دید ، ما ابتدا درباره ازدیاد دامنه فقر صحبت می کنیم .ضمنا در مورد جمع آوری ثروت به طرق قانونی هم گفتگو
کردیم .
درباره طبقه متوسطی که روز به روز کوچکتر میشه و همینطور دررابطه با متمولتر شدن طبقه مرفه و سقوط قشر پایین متوسط صحبت به میون اومد . حالا تصورش رو بکنید که در آمریکا زندگی می کنید و به شما معجون رویای آمریکایی رو در تموم عمرتون خوروندن . حتی اگر شما یک فرد عادی جامعه هم باشید وقتی نوبت بدست آوردن اون چیزی که مورد نیازتون هست میرسه ،قانون دیگه اونقدر ها شما رو نمی ترسونه .خصوصا وقتی امثال نیل بوش رو میبینید که یکی از عامل و اعضای جنجال اسنل بود ، کسی که هدایای صد هزار دلاری می داده ، بعدا که موضوع فاش شد هیچ مسئله و مشکلی پیش نیومد و اتفاق مهمی نیافتاد.
یا وقتی که نمایندگان کنگره یا سناتور ها رو می بینید که هر هفته به چیزی متهم میشن .
پیچ تلوزیونی رو باز می کنید که بیشتر برنامه هاش درباره جنایته .مشاهده می کنید که چطور یک آدم ثروتمند قادره میلیون ها دلار رو با یه سر سوزن جابجایی ارقام و اعداد به جیب زده و بعد حداکثر بین 6 ماه تا 2 سال زندانی بشه . خب شما همه این قضایا رو میبینید،تبعا توقعتون هم بیشتر میشه ولی امکان پولدار شدن محدوده .هر چه رو هم که در تلوزیون میبینید ثروت و زیباییه . ..
قضایا خیلی ساده است .اینطورین . شما همه رو با زنجیر های طلا و انگشتر الماس میبینید .همه اینها رو از طریق تبلیغات و تلوزیون به شما نشون میدن اما شما نمی تونید اینها رو بدست بیارید .به شما القا کردن اگه پول نداشته باشین هیچید .همه اینها به اینجا منتهی میشه که مردم خواهان پول میشن .فقط برای پول داشتن .چرا که به اونها تلقین کردن اگه پول نداشه باشین هیچی نیستید .منطقی شده که اگه همه قراره دزدی کنن چرا من نکنم ؟!
......
در ضمن جنایت به خاطر عدم احترام به قانون رو به ازدیاده .وقتی شما ببینید با طبقه ی بالا و پایین جامعه یکسان برخورد می کنه می تونی به چنین قانونی احترام بگذارید . در این صورت شما می تونید جلوی خودتون رو بگیرید .حتی اگه کسی هم مراقبتون نباشه .
اما وقتی شما به قانون احترام نذارید و ببینید که دیگران براش حرمتی قائل نیستن و هیچ اتفاقی هم نمی افته چی ؟"
کردیم .
درباره طبقه متوسطی که روز به روز کوچکتر میشه و همینطور دررابطه با متمولتر شدن طبقه مرفه و سقوط قشر پایین متوسط صحبت به میون اومد . حالا تصورش رو بکنید که در آمریکا زندگی می کنید و به شما معجون رویای آمریکایی رو در تموم عمرتون خوروندن . حتی اگر شما یک فرد عادی جامعه هم باشید وقتی نوبت بدست آوردن اون چیزی که مورد نیازتون هست میرسه ،قانون دیگه اونقدر ها شما رو نمی ترسونه .خصوصا وقتی امثال نیل بوش رو میبینید که یکی از عامل و اعضای جنجال اسنل بود ، کسی که هدایای صد هزار دلاری می داده ، بعدا که موضوع فاش شد هیچ مسئله و مشکلی پیش نیومد و اتفاق مهمی نیافتاد.
یا وقتی که نمایندگان کنگره یا سناتور ها رو می بینید که هر هفته به چیزی متهم میشن .
پیچ تلوزیونی رو باز می کنید که بیشتر برنامه هاش درباره جنایته .مشاهده می کنید که چطور یک آدم ثروتمند قادره میلیون ها دلار رو با یه سر سوزن جابجایی ارقام و اعداد به جیب زده و بعد حداکثر بین 6 ماه تا 2 سال زندانی بشه . خب شما همه این قضایا رو میبینید،تبعا توقعتون هم بیشتر میشه ولی امکان پولدار شدن محدوده .هر چه رو هم که در تلوزیون میبینید ثروت و زیباییه . ..
قضایا خیلی ساده است .اینطورین . شما همه رو با زنجیر های طلا و انگشتر الماس میبینید .همه اینها رو از طریق تبلیغات و تلوزیون به شما نشون میدن اما شما نمی تونید اینها رو بدست بیارید .به شما القا کردن اگه پول نداشته باشین هیچید .همه اینها به اینجا منتهی میشه که مردم خواهان پول میشن .فقط برای پول داشتن .چرا که به اونها تلقین کردن اگه پول نداشه باشین هیچی نیستید .منطقی شده که اگه همه قراره دزدی کنن چرا من نکنم ؟!
......
در ضمن جنایت به خاطر عدم احترام به قانون رو به ازدیاده .وقتی شما ببینید با طبقه ی بالا و پایین جامعه یکسان برخورد می کنه می تونی به چنین قانونی احترام بگذارید . در این صورت شما می تونید جلوی خودتون رو بگیرید .حتی اگه کسی هم مراقبتون نباشه .
اما وقتی شما به قانون احترام نذارید و ببینید که دیگران براش حرمتی قائل نیستن و هیچ اتفاقی هم نمی افته چی ؟"
اینها بخشی از صحبت های آقای عبدالسلیم موسی محقق مسلمان است که در قسمتی از سریال قابل تامل ساعت 25 بیان کرده است . این سریالِ مستند حاصل مشاهدات آقای نادر طالب زاده از آمریکای ابتدای دهه نود است.
آمریکایی که بر اثر شرایط اقتصادی جدیدش با پدیده عجیب و پر تعداد بی خانمانی روبرو شده ، جنایت در آن رو به رشد است ، مواد مخدر جوانانش را با خود برده است ومتفکرین آزاد اندیشش تمام این پدیده ها را حاصل سیاست گزاری های غلط سالهای گذشته اش می دانند و سایر کشور ها را از دنباله روی این روند بر حذر می دارند .
کمی که دقیق تر به جامعه امروزمان نگاه کنیم اثراتی از اتفاقات بیان شده در صحبت های بالا را میبینیم. سیر کم رنگی کهبر اثر تبلیغات اغواگر غربی سعی می کند ما را به همانجایی برساند که آمریکا در آن سالها رسیده بود .
تلوزیون امروز ما هم ویترینی از آدم های ثروتمند است . خانه های مجلل اعیانی و آدم های خوش لباسی که مرتب به تو القا می کنند اگر اینگونه نباشی آدم نیستی !
جدیدا هم که در یک حرکت جهادی برای مقابله با شبکه های خارجی مرتب در سریال ها و فیلم های داخلی و خارجی شاهد جنایت های عریان هستیم !
رسانه های خبری ما در اینترنت و روزنامه ها شبانه روز مشغول تولید تهمت و شایعه بر علیه مسئولان هستند .
مدت هاست که منتظریم لیست مفسدان کلان اقتصادی معرفی شود ولی....
و البته بی انصافی است اگر بگوییم تمام ایران امروز همین است . خوشبختانه جریان دیگری هم هست که این حرکت را در جاهایی متوقف می کند و در جاهای دیگری هم به مسیر خود باز می گرداند .جریانی که به خود باوری رسیده و تبلیغات اغواگر غربی در ذهن و روحش نفوذ نکرده است . تکیه اش به خدای بزرگ است و اصول زندگیش مبتنی بر اصول اخلاقی اسلام است
متاسفانه بسیاری از آدم های رسانه ای ما از این تفکر بدورند و همین مسئله بحث فرهنگ سازی را با مشکل روبرو ساخته است
یک کارگردان وقتی تنها عامل جذب مخاطب را صحنه های غیر اخلاقی و جنایت بداند و چون در جمهوری اسلامی مجاز به نمایش صحنه های غیر اخلاقی نیست رو به جنایت می آورد چطور می تواند پیام انقلاب را که فراتر از تمام این سطحی نگری هاست در قالب فیلم و مستند به دنیا صادر کند ؟
خبرنگاری که جذابیت خبر را در بی آبرو کردن افراد به هر قیمتی بداند و اسم کارش را خبرهای چالشی بگذارد چطور می تواند بی طرفانه و بدون برانگیختن حس دفاعی مسئولین آنها را متوجه معضلات جامعه کند ؟
همه معضلات جامعه ما متوجه نیرو های فرهنگی نیست اما بخش بزرگی از این معضلات با اصلاح این نیروها قابل حل است . نیروهایی که بتوانند فرهنگ عدم اسارت تبلیغات غربی را در جامعه ما نهادینه کنند و حس خود باوری را در وجود همه زنده کنند .
باید زودتر فکری به حال نیرو های رسانه ای و فرهنگساز خود بکنیم پیش از آنکه روزی برسد که شاهد ایران ساعت 25 باشیم!
آمریکایی که بر اثر شرایط اقتصادی جدیدش با پدیده عجیب و پر تعداد بی خانمانی روبرو شده ، جنایت در آن رو به رشد است ، مواد مخدر جوانانش را با خود برده است ومتفکرین آزاد اندیشش تمام این پدیده ها را حاصل سیاست گزاری های غلط سالهای گذشته اش می دانند و سایر کشور ها را از دنباله روی این روند بر حذر می دارند .
کمی که دقیق تر به جامعه امروزمان نگاه کنیم اثراتی از اتفاقات بیان شده در صحبت های بالا را میبینیم. سیر کم رنگی کهبر اثر تبلیغات اغواگر غربی سعی می کند ما را به همانجایی برساند که آمریکا در آن سالها رسیده بود .
تلوزیون امروز ما هم ویترینی از آدم های ثروتمند است . خانه های مجلل اعیانی و آدم های خوش لباسی که مرتب به تو القا می کنند اگر اینگونه نباشی آدم نیستی !
جدیدا هم که در یک حرکت جهادی برای مقابله با شبکه های خارجی مرتب در سریال ها و فیلم های داخلی و خارجی شاهد جنایت های عریان هستیم !
رسانه های خبری ما در اینترنت و روزنامه ها شبانه روز مشغول تولید تهمت و شایعه بر علیه مسئولان هستند .
مدت هاست که منتظریم لیست مفسدان کلان اقتصادی معرفی شود ولی....
و البته بی انصافی است اگر بگوییم تمام ایران امروز همین است . خوشبختانه جریان دیگری هم هست که این حرکت را در جاهایی متوقف می کند و در جاهای دیگری هم به مسیر خود باز می گرداند .جریانی که به خود باوری رسیده و تبلیغات اغواگر غربی در ذهن و روحش نفوذ نکرده است . تکیه اش به خدای بزرگ است و اصول زندگیش مبتنی بر اصول اخلاقی اسلام است
متاسفانه بسیاری از آدم های رسانه ای ما از این تفکر بدورند و همین مسئله بحث فرهنگ سازی را با مشکل روبرو ساخته است
یک کارگردان وقتی تنها عامل جذب مخاطب را صحنه های غیر اخلاقی و جنایت بداند و چون در جمهوری اسلامی مجاز به نمایش صحنه های غیر اخلاقی نیست رو به جنایت می آورد چطور می تواند پیام انقلاب را که فراتر از تمام این سطحی نگری هاست در قالب فیلم و مستند به دنیا صادر کند ؟
خبرنگاری که جذابیت خبر را در بی آبرو کردن افراد به هر قیمتی بداند و اسم کارش را خبرهای چالشی بگذارد چطور می تواند بی طرفانه و بدون برانگیختن حس دفاعی مسئولین آنها را متوجه معضلات جامعه کند ؟
همه معضلات جامعه ما متوجه نیرو های فرهنگی نیست اما بخش بزرگی از این معضلات با اصلاح این نیروها قابل حل است . نیروهایی که بتوانند فرهنگ عدم اسارت تبلیغات غربی را در جامعه ما نهادینه کنند و حس خود باوری را در وجود همه زنده کنند .
باید زودتر فکری به حال نیرو های رسانه ای و فرهنگساز خود بکنیم پیش از آنکه روزی برسد که شاهد ایران ساعت 25 باشیم!
