سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/2/7
5:12 عصر

چیز هایی که مال خودمان نیست !

بدست شروق (z_m) در دسته

به نام او

خط های پر سابقه تاکسی معمولا راننده های متعصبی دارد . راننده هایی که تاب دیدن غریبه را در ایستگاه مقدسشان ندارند و از کوره در می روند و یک هو می بینی دعوایی شده که بیا و ببین .
 تا به حال شاهد چند تایی از این جر و بحث هابوده ام .
اما امروز جنس این جر و بحث تفاوت داشت .
هر دو راننده غریب بودند یکی از آن سر خیابان آمده بود و دیگری از ایستگاه بغلی و ایستگاه  و مسافر ها هم بی صاحب افتاده بودند این وسط .
 دعوایی شده بود ...
- تو به چه حقی اومدی تو این ایستگاه مسافر ها رو می بری . نون راننده های بیچاره رو می بری . آخه مگه انصاف نداری ؟!
- تو چیکاره ای ! تو هم که داری از همین ایستگاه مسافر بر می داری
- من همسایه شونم حق آب و گل داریم ! اما تو ....
کلمات همینطور بین دو راننده شلیک می شد و مسافران مشغول تفرج و من نگران که اگر یکی از راننده های گردن کلفت خط سرو کله اش پیداشود دمار از روزگار هر دویشان در می آورد

اما راستی خیلی از وقتها دعوای ما آدم ها سر چیز هایی است که مال هیچکداممان نیست .شاید اگر دقیق تر شویم تمام دعواهای ما سر چیز هایی است که صاحب هیچ کدامشان نیستیم .
اصلا امتیاز ما آدمها  به داشتن نداشته هایمان است . نداشته هایی که گاهی در داشتنان غرق می شویم آنقدر که صاحب اصلی را فراموش می کنیم ...