سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/9/8
11:26 صبح

اعتقاداتمان را چند می فروشیم ؟

بدست شروق (z_m) در دسته

بسم رب المخلصین

مبلغ اسلامی بود . در یکی از مراکز اسلامی لندن. عمرش را گذاشته بود روی این کار . تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد . راننده بقیه پول را که برمی گرداند 20 سنت اضافه تر می دهد .

می گفت :چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست سنت اضافه را برگردانم یا نه .آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی ...

گذشت و به مقصد رسیدیم . موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آوردو گفت آقا از شما ممنونم . پرسیدم بابت چی ؟

گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم . وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم . با خودم شرط کردم اگر بیست سنت را پس دادید بیایم . فردا خدمت می رسیم

تعریف می کرد : تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد . من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست سنت می فروختم ..

این ماجرارا که شنیدم دیدم چقدر وضع ما مذهبی ها خطرناک است . شاید بد نباشد که به خودمان باز گردیم و ببینیم که روزی چند بار و به چه قیمتی تمام اعتقادات و مذهبمان را می فروشیم ؟!