سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/7/28
11:1 صبح

روز لبخند زیبای خدا وند ، روز دختر

بدست شروق (z_m) در دسته روز دختر

بسم رب المخلصین

خیلی سخت است که خودت دختر باشی و بخواهی درباره‌ی روز دختر بنویسی. روزی که قرار است تمام نهادها و سازمان ها به دختران توجه کنند. و از همه بیشتر خودت که دختر هستی.
شاید خیلی راحتتر باشد که قلم بدست بگیری و غر بزنی. غر بزنی که چرا مسئولین و سازمان ها سر و ته روز دختر را فقط با چند شاخه گل و تعدادی جشن آبکی و سخنرانی هم می آورند. که چرا هنوز دختران ما برای اثبات خود می بایست مردانه زندگی کنند. که چرا هنوز بسیاری از امکانات رفاهی، تحصیلی و ورزشی و ... برای دختران محدودتر از پسران است. که چرا...
خیلی راحت می توان غر زد. اما تا کی تا کجا؟!
راستش من فکر می کنم بیش از هر نهاد و سازمانی این خود ما هستیم که می‌توانیم به بهتر بودن خودمان کمک کنیم تا وقتی که توانایی هایمان را نشناسیم، پتانسیل هایمان را پیدا نکنیم، فلسفه وجود را درک نکنیم، همدیگر را قبول نداشته باشیم، چه انتظاری از نهادها و سازمان هایی داریم که اغلب مسئولینشان مرداها هستند.
به نظر من دختر بودن، دوران گذار است، از کودکی تا زن شدن. فرصتی که می توانی توشه ات را بیاندوزی ، فکرت را پربار کنی و توانائی هایت را بیشتر و لازمه این کسب توشه، شناخت است. خودت را ، حقوقت را و مسئولیت هایت را.
در همین دوران است که بر اساس شناخت تصمیم می گیری کدام نقش را برگزینی. یک خانم فعال اجتماعی ، یک کارمند ساده، یک مادر کدبانو و یا همه اینها.
به نظر من روز دختر فرصتی است برای اینکه دنیا را دوباره ببینی از نگاه دختری که قرار است زن سازنده ی جامعه فردا باشد.

 

پی نوشت فمنیستی : خدا لبخند زد ، دختر را آفرید . لبخند های زیبای خداوند روزتون مبارک !

در پناه حق باشید