• وبلاگ : شروق
  • يادداشت : رحمت به نام باران
  • نظرات : 1 خصوصي ، 3 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام .

    ديشب اسمان قرار با پنجره داشت

    رو.بوسي ابدار با پنجره داشت

    تا صبح به گوش پنجره پچ پچ كرد

    چك چك چك و چك چكار با پنجره داشت ؟

    .

    تو اين بي باروني خوندن و نوشتن در مورد بارون يه لطف ديگه اي داره

    سلام بچه محل!!!

    شناختمت! واسه اين كه ثابت بشه بهت مي گم: اهلا و سهلا بك!

    كل يوم غرامي زيد

    غيرك انا ما اريد!

    لا بعد حبك لا قبلك!

    سلام بر شما

    افتخار آشنايي تان را نداشتم. در واقع به جا نياوردم. اما از سياق كلامتان بر مي آيد از همرهان گنبد افلاك و لبگزه و... باشيد. از پست اخيرتان در دلم جوشيد آن چه در كلاس درس به جوانان مي گويم:

    (رحمت خدا باراني است كه نبايد با چتر زير آن رفت! بايد در اين باران طلب سيل كرد! خيس خيس شد!) و گاه آن چنان كه طبع جوان امروز مي طلبد گفته ام: چترها را بايد بست... زير باران بايد رفت!

    در بارش رحمت الهي حال ما را چنين باد!.... يا علي