سفارش تبلیغ
صبا ویژن

85/1/10
7:32 عصر

پاسخگویی به دوستان

بدست شروق (z_m) در دسته

بسم الله الحق

سلام

از کسانی که پیغام گذاشتن خیلی ممنونم.

سعی دارم به بعضی نکات مطرح شده پاسخ بدم امیدوارم که مورد قبول واقع بشه

خانوم آذر گفته بودن که :

 

رعایت مسائل اخلاقی یکی از فاکتورهای مدینه فاضله مسلمانان محسوب میشه.

من دوستان زیادی دارم که شاید چنان مذهبی (با تعریف عام) نباشن اما چنان مسائل اخلاقی و اداب معاشرت را رعایت مکنن که برای افرادی مثل من یه پارادوکس ایجاد میشه ، وقتی درک انسانها در حالت کلی به حدی رسیده که خداوند دیگر پیامبری رابرای نشان دادن راه از چاه نمی فرسته وافرادی این چنین تنها بر تکیه بر تربیت خانوادگی و درک شخصی توانسته اند به این مرحله برسند ، چه نیازی به دیکته کردن پیروی از دستورات مذهبی است ؟ 

 

ببینید همونطور که اشاره کردید رعایت مسائل اخلاقی یکی و فقط یکی از فاکتور های مدینه فاضله است ولی تمام فاکتور ها نیست.

صحبت از یک جامعه است و برای اداره جامعه نیاز به قانون و مقررات داریم .

من فکر می کنم بلکه ایمان دارم ، قوانین موجود در اسلام (در لفافه  قرآن و احادیث)همان قوانینی است که مارا برای ایجاد یک مدینه فاضله هدایت می کند.

چه  کشور های غربی که مدعی نظام سکولار هستند(که البته باز هم نمی توان گفت  قوانین نظام  آنها کاملا از آموزه های آسمانی جدا است )هنوز نتوانسته اند به چنین مدینه فاضله ای دست پیدا کنند.

یک نکته دیگر که فکر می کنم یاد آواری آن ضروری است هدف آفرینش است .

من فکر می کنم این دنیا مثل یک معدن است که ما به آن وارد می شویم حفاری میکنیم و بعد وقتی طلای ناب را پیدا کردیم به بهای این طلای ناب ،خداوند، بهشت را که نماد تمام خوبیهاست به ما عرضه می کند . وطلای ناب هم چیزی نیست مگر شناخت .

درک محبت خداوند و ظرفیت وجودی خودمان .برای رسیدن به چنین شناختی خب باید یک فضای آرام وامن برای زندگی داشته باشیم و البته برای ایجاد چنین فضایی در جامعه رعایت اصول اخلاقی هم یکی از پارامتر های مهم است .

حتی اگر بتوانیم بدون تمسک به آموزه های آسمانی به چنین فضایی دست پیدا کنیم ( که البته بعید می دانم ) مثل این است که هدف را ول کنیم و به وسیله بچسبیم .

و این را هم بدانید کسی که خدا ی خود را بشناسد مطمئنا دستورات اورا رعایت می کند .انسانی که ادعای شناخت کند ولی ساده ترین دستورات (مثل نماز روزه حجاب و...) را انجام ندهد فقط فکر می کند که به شناخت رسیده است . ادعای او صرفا یک ادعا است .

البته این پاسخی بود که الان به نظرم رسید و نمی دانم چقدر مورد قبول باشد

جناب مسافر هم گفتن :

دستیابی به نظام فکری و علمی مبتنی بر شرع مقدس اسلام به صورت کنونی که اسلام در جامعه ما داره تعریف و ترویج میشه فکر نکنم به این زودیها مححقق بشه.

اولا که ولا تقنطو من رحمت ربکم

ثانیا در حال حاضر  درک جامعه علمی اسلامی هم به همین جا رسیده که این راه که میرویم حالا نگوییم به ترکستان می رود ولی ما را به سر منزل مقصود هم نمی رساند .وقت زیادی هم نداریم اینجاست که روحیه و انرژی ما جوان ها به کار می آید که دستی بر آوریم و کاری بکنیم .در بخش های آینده در این باره بیشتر صحبت می کنم .

واما جناب کمیل :

اولاً از دید بنده تفاوت زیادی میان تفکرات و اندیشه های فرهنگستان علومی ها و نظرات جناب آقای نصیری و یا شهید آوینی وجود نداره. به عبارت بهتر به قدری اشتراکات و همگرایی های فکری میان این دو گروه درباره  اسلام و مدرنیته و تمدن اسلامی وجود داره که میشه از اختلافات صرفنظر کرد و آنها را به عنوان یک جبهه در مقابل غربزدگان و یا اندیشه هایی که به تضاد میان اسلام و مدرنیته اعتقاد ندارند ، در نظر گرفت. هر دوی این دیدگاه در این موضوع که مدرنیته و توسعه مبتنی بر مدرنتیه با اسلام و تمدن اسلامی سازگاری نداره موافقند و این خودش 70 درصد مسئله رو حل میکنه. تفاوت این دو جریان در قدم بعدی است که بازهم من معتقدم میشود هر دو تفکر را در یک قالب جای داد.

من هم همین نظر را دارم .ولی متاسفانه خود جریان ها باهم اختلاف نظر دارند وحاضر نیستند به یک وحدت رویه برسند از طرفی هریک برای خود استدلالات و منطق خاصی دارند که  این منطق در خور تا مل است .ویک نکته دیگر اینکه آن 30 درصد بقیه مسیر رفتن را مشخص می کند و البته مسیری را که مهدی نصیری ترسیم می کند همان مسیر فرهنگستان نیست .منظور حالت عملی است یعنی من جوانی که می خواهم وارد دنیای جنبش نرم افزاری شوم در تئوری فرهنگستان باید مثلا دنبال کشف روش تحقیق و منطق و فلسفه و...باشم ولی در تئوری مهدی نصیری به دنبال ارضای حس اضطرار باشم .واین دو با هم متفاوتند البته من تصور می کنم هر دوی اینها لازم است مشکل سر اهداف کوتاه مدت و بلند مدت است .

ثانیاً شما حرف از آماده سازی بستر برای ظهور زدید و گفتید که باید جامعه و حکومتی نزدیک به حکومت امام زمان درست کنیم تا این بستر فراهم شود و برای مثال اشاره کردید به اینکه جهانیان با دیدن نمونه ای از یک مدل موفق  حکومت دینی به اسلام و مهدی موعود گرایش پیدا می کنند.

من تا اندازه ای این نظر شما رو خیال پردازانه می بینم. نه به این معنا که نباید تلاشی در جهت برپایی حکومت دینی انجام داد ولی سخن من این است که اگر به واقعیات نگاه کنیم اندیشه ما خیلی بلند پروازانه است. در طول هزاران سال پیامبرانی از جانب خدا امدند و در طول دها سال امامان معصوم شیعه که دارای منزلتی بالا و برتر از انبیاء گذشته بودند نتوانستند چنین حکومتی را به طور کامل و درست و صحیح برپاکنند و من معتقدم که هرگز این از ما خواسته نشده که دست به تحقق یک تمدن اصیل اسلامی بزنیم چرا که این فوق توانایی ماست

من فکر میکنم همیشه مسافری به مقصود می رسد که از قبل بداند به کجا می خواهد برود

در بحث جنبش نرم افزاری ما جامعه جهانی اسلامی را پیش روی خود می گذاریم و سعی می کنیم که به آن برسیم چند خط آخر نوشته قبل هم نقل به مضمون از جزوه ای بود که فرهنگستان در همین زمینه منتشر کرده است . و صرفا بیان اهداف انقلاب بود همان مقصودی که می خواهیم به  آن نزدیک شویم و شاید هر گز به آن دست پیدا نکنیم ولی ولی عصر حتما به آن خواهد رسید .

فکر میکنم نیازی به مطرح کردن بحث های اثبات حکومت عدل الهی در آخر الزمان نباشد .

در ضمن منتظر پاسخ شما هم هستم

خب مثل اینکه خیلی طولانی شد از اینکه حوصله کردید و مطالعه فرمودید ممنونم

در پناه حق باشید